یوسف زهرا در این کنعان کسی بیدار نیست
خوابمان برده ست…در اینجا کسی هشیار نیست

تو دعامان می کنی،ما بی محلی می کنیم
هیچ کس انگار مشتاق تو ای دلدار نیست

بی قراری از غم هجر تو کار عاشق است
من که عاشق نیستم،وقتی که حالم زار نیست

آخرش می میرم و رویت ندیده می روم
ظاهرا این نوکر تو لایق دیدار نیست

زحمتت دادم،برایت درد سر بودم ببخش
در میان نوکرانت مثل من سربار نیست

باز هم بار گناهانم مرا زد بر زمین
توبه و بد قولی من که همین یکبار نیست

من فقیر و رو سیاهم،بی نوایم…بی کسم
هم نشینی کریمان با فقیران عار نیست

این دل ویرانه را آباد کن یابن الحسن.
بهر این ویرانه دل غیر از شما معمار نیست

ادامه مطلب

یوسف زهرا در این کنعان کسی بیدار نیست

«دیگر اسمت را عوض نکن»

دانلود کتاب شناخت خودارضایی و روشهای ترک آن

تو ,کسی ,عاشق ,بی ,ویرانه ,دل ,کنعان کسی ,کسی بیدار ,این کنعان ,یوسف زهرا ,در این

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

اَیّام اشعار اهلبیت اطهار piscesman آموزش خیاطی و طراحی لباس مقتدری وبلاگ تبلیغی شیشه سکوریت کاران در پاکدشت سلامت کشتی محمد رمضانپور سوله سازی جهان سوله